لعنت بر اشمیت

قرار بر پایان فاصله ها
نه بر نابودی راه وصال! 
بیت به بیت  غزل وجودم را 
در گوشه و کنار این شهر 
از هم گسیختهء بی انصاف بین !
عکسی عاشقانه ، 
دلبر در آغوش دلدار 
پانویسش ، غزلت
به امید وصال ...
بی که بدانند 
غزل از آن من است ...
بی عکس و آغوش و کنار! 
فقط خدا می داند و تو می دانی
 و... من!

 مهسا اسماعیل

لعنت بر اشمیت...

در واپسین روزهای سال ، ورق می زنم خاطرات را مو به مو ، برگ به برگ ...فصل به فصل و حسرت های بجا مانده ...!دوستت دارم های خاموش در حنجره بوسه های ناکام خشک شده بر لب و خلأ چشمان او...غریبه ی دیر آشنایم «بخوان ، دوباره بخوان بخوان به نام گل سرخ و عاشقانه بخوان»بهار به انتظار قدم هایمان،نگاه‌های گره خورده یمان ، می آید!بیا و کوچه ی دلم را چراغانی کن...  مهسا اسماعیل لعنت بر اشمیت...ادامه مطلب

ما برای بودمان بهانه می‌خواهیم برای آنکه بمانیم به حرفهای دلخوشکنک به لبخندهای بی دریغ به ...ترسو نیستمیعنی دیگر ترسو نیستم! اما وقتی فکر میکنم اگر شاید و هزاران حرف و سخن نگفته  نفسم میگیرد این نفس تنگی لعنتی درد قفسه سینه امبعد میگویم بیخیال شو دختر بیخیال تمام این فکرها ...در نهایت ساز را کوک میکنم چشم هایم را می‌بندماولین مضراب گویی خودش می داند و پیش می رود ... لعنت بر اشمیت...ادامه مطلب

 

از دورترین نقطه عالم 
صدای تپش قلبم 
نفس های حبس شده در سینه ام 
دلتنگی و نگاه های بی قرارم را چگونه دیدی؟!
که نوای ساز بی امان تو 
اینچنین میگوید ، شرح فراق...

 

  مهسا اسماعیل 

لعنت بر اشمیت...

 

تو شعر بخوان 
میشوم سر تا پا گوش ...
تو غزل بخوان
ذره ذره وجودم را در بر گیر...
و شعر ...
شعر ، زیرک ترین گمراه کننده بشر ...

 

 مهسا اسماعیل

لعنت بر اشمیت...

 

قهوه ی تلخ...

جرعه، 

جرعه...
جــــــــرعه...
جرعه ی آخر را یک نفس سر کشیدم 
بی که تقدیری درش باشد...

 

لعنت بر اشمیت...

 

و می غلتی در حواسم 

نامت بر زبانم می نشیند 

نفسم عطرت 

و آنگاه زمین و زمان شکل تو میگیرد ... 

 

  مهسا 

لعنت بر اشمیت...

 

 

رو به آینه،  بی قرار 
هفت قلم بی پروا ردیف می شوند بر چهره ام 
قاصدکی 
زیر گوشم می کند نجوا 
فردا ... فردا ...
چشمم به راه 
می‌شنوم عطر نفسهایت ... 
بیا و باش تعریف فردا ...

 

مهسا 
 

لعنت بر اشمیت...

  از دوست داشتن زیاد افراد می ترسم حتی از داشتن افراد هم می تر لعنت بر اشمیت...ادامه مطلب

  همدیگرو برای آرامش بخوایمبا هم بخندیدیمبا هم از لحظه ها لذ لعنت بر اشمیت...ادامه مطلب